کارآفرینان میدانداران زیستبوم اشتغال
کارآفرینی» از ابتدای خلقت بشر و همواره با او در تمام شئون مختلف زندگی انسان حضور داشته و مبنای تمامی تحولات و پیشرفتهای بشری بوده است. امروز ثابت شده که هر چه کشورها در اقتصاد به سمت نوآوری و خلاقیت حرکت کنند و کارآفرینی را سرلوحه فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی خود قرار دهند، مسیر توسعه و پویایی را سریعتر طی میکنند. از نگاه بسیاری از کارشناسان اقتصادی، اساس و جوهر ناب کارآفرینی، نوآوری است و ملاک اقتصادهای قوی، وجود کارآفرینانی است که قدرت نوآوری داشته و به ایجاد کسب و کار تمایل نشان دهند.
به تعبیر «حجتالله عبدالملکی» وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، کارآفرینان در خط مقدم جنگ اقتصادی هستند و باید به رفع موانع آنها توجه داشت. وی کارآفرینان را میدانداران اصلی زیستبوم ملی اشتغال در کشور میداند و میگوید: باید همه بدنه دولت و حاکمیت تسهیلگران رونق کارآفرینی در کشور باشند. بر این اساس پروژه کلان زیستبوم ملی اشتغال به عنوان مهمترین اقدام برای همافزایی و کمک به رفع موانع بهبود کارآفرینی در کشور از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دنبال میشود. به همین دلیل است که باید با الهام از تجربیات کشورهای موفق در امر کارآفرینی به سمت و سوی جریان کارآفرینی و حمایت از کارآفرینان حرکت و امکانات و بسترهای لازم برای به بار نشستن خلاقیت و ایدههای کارآفرینی را فراهم کرد.
کارآفرینی خلأ بازار کار را پر میکند
محمدرضا فلاحتی مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی یزد در اینباره به «ایران» میگوید: کارآفرینی از محورهای اصلی رشد و توسعه است و از نظر برنامهریزی توسعه اقتصادی و توسعه پایدار دارای اهمیت است؛ به این دلیل که موجب اشتغال میشود.
به اعتقاد وی، کارآفرینی موجب پر شدن خلأها و شکافهای بازار کار میشود. یعنی با توجه به دگرگونی شرایط بازار کار و فراهمشدن فرصتهای تازه، باعث افزایش سود و سرمایهگذاران میشود.
وی کارآفرینی را موجب دگرگونی ارزشها و تحول ماهیت آنها میداند و میگوید: کارآفرینی، موجب گذر از رکود اقتصادی، جبران عقبماندگیهای اقتصادی و آسان شدن روند رشد و توسعه کشور میشود و عوامل و شرایط لازم را برای تولید کالاها، محصولات و بازاریابی آنها فراهم میکند. وی معتقد است اهمیت کارآفرینی و ضرورت آن در دنیای امروزی جزو بحثهای داغ روز محسوب میشود. برخلاف روش سنتی آموزش (که بعضاً در بسیاری از سیستمهای آموزش و پرورش کشورها به چشم میخورد) و افرادی با ذهنیت کارمندی بهوجود میآورد، کارآفرینی نیاز به تفکر و آموزش خارج از کلیشه دارد.
کارآفرین بهعنوان نیروی محرکه اصلی توسعه
در نظام اقتصادی توسعهیافته نوآورانه محور، صاحبان فکر و ایده سرمایههای اصلی یک بنگاه اقتصادی و از عوامل اصلی توسعه پایدار محسوب میشوند. امروزه ساختار اقتصادی دنیا با گذشته به طور اساسی تفاوت دارد. توسعه اقتصادی دنیای امروز برپایه نوآوری، خلاقیت و استفاده از دانش استوار است. این اقتصاد را اقتصاد مبتنی بر دانش یا اقتصاد دانشمحور گویند.
مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی یزد در این مورد تأکید میکند: کشور ایران دارای منابع و امکانات بسیار زیادی است که بدون استفاده مانده، یا به طور ناکارآمد از آنها استفاده میشود. اولین منبع که در همه کشورهای توسعهیافته محور اصلی ایجاد مزیت رقابتی است، سرمایه انسانی است؛ در ایران منابع انسانی در خدمت توسعه کشور نیست. علاوه بر بیکاری آشکار و پنهان بخشی از جمعیت، قابلیتهای بخش توانمند جمعیت کشور، فرصت شکوفایی نمییابد و شاید همین عامل اولین دلیل فرار مغزها از کشور نیز باشد.
توسعه کارآفرینی کشور به منظور دستیابی به اهداف چشمانداز ۲۰ ساله
به گفته وی یکی دیگر از نکات بارز در توجیه پرداختن به برنامه توسعه ملی کارآفرینی در جامعه وجود فارغالتحصیلان دانشگاهی (زن و مرد) است که متأسفانه در حال حاضر جزو جمعیت بالای بیکاران جامعه قرار دارند و در اثر نبود مکانیزمهای حمایتی و سیاستهای شفاف، جامعه فاقد قدرت استفاده از تخصص و دانش آنهاست؛ بر این اساس، توسعه کارآفرینی کشور به منظور دستیابی به اهداف چشمانداز ۲۰ ساله، امری حیاتی است و برای نیل به این اهداف، سیاستمداران به کمک مدیران، اقتصاددانان و کارگزاران بهدنبال الگوهایی هستند که نقش کارآفرینی را در توسعه همه جانبه بویژه اقتصاد کشور تقویت کند.
تربیت نیروی کار ماهر در اولویت
مهمترین رسالت نظام آموزشی عالی در هر کشور تربیت نیروی انسانی کارآمد، خلاق و کارآفرین است. در این خصوص دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی به عنوان واحدهای مجری نظام آموزش عالی در زمینه کارآفرینی و تربیت نیروی متخصص و ماهر مورد نیاز بخشهای مختلف جامعه سهم بسزایی دارند. فلاحتی، مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی یزد میگوید: بیشک ایران بهعنوان یک کشور در حال توسعه با مشکلات زیادی در زمینه کارآفرینی رو به رو است. یکی از چالشهای مهم در این زمینه در چگونگی ارائه دروس در دانشگاه است. امروزه اکثر دروس دانشگاهها بویژه رشتههای علوم انسانی به طور نظری ارائه میشوند و تلاش جدی برای کاربردی کردن آنها صورت نگرفته است؛ به عبارت دیگر، افراد کارآفرین در آن کمتر تربیت میشوند؛ از این رو، اکثر خروجیهای دانشگاهها با نیازهای بازار کار هماهنگی و همخوانی ندارند، تخصصها و مهارتها همجهت و همسو با نیازهای بازار کار شکل نمیگیرند و به خاطر کمتر کاربردی بودن دروس دانشگاهی، بویژه در رشتههای فنی، دانشآموختگان آمادگی برای کار ندارند.
فلاحتی معتقد است: همچنین در کشور ما مراکز حمایت از کارآفرینان بسیار محدود و کارآفرین با تمام مشکلات، ضمن تلاش جهت تبدیل ایده به محصول باید تمام خطر سرمایهگذاری را خود عهدهدار باشد.
مراکز حمایت از کارآفرینان بهدلیل نداشتن پشتوانه مالی و عدم حمایت جدی از طرف نهادهای ذیربط قادر نیستند پاسخگوی نیازهای مالی کارآفرینان باشند. همچنین با تولید دانش فنی یک محصول توسط کارآفرین، شرکتهای تولیدی خارجی توسط عوامل خود در کشور از این تواناییها اطلاع یافته و قیمت محصول خود را چنان پایین میآورند که کارآفرین داخلی توان رقابت را از دست داده و در مدت کوتاهی ادامه فعالیت آنها متوقف میشود. در این مواقع اگر کارآفرین حمایت نشود نمیتوان انتظار داشت کارآفرینی در کشور توسعه یابد.
قوانین دست و پاگیر، گریبانگیر کارآفرینان
قوانین و مقررات دست و پاگیر اداری نیز یکی دیگر از موانع کارآفرینی است، وجود برخی مقررات پیچیده اداری میتواند کارآفرین را از هدف خود دور کند. چنین مقرراتی باعث از بین رفتن ایدههای کارآفرین میشود و جایی برای بیان خلاقیت و ایدههای خود نمییابد.
هر دولتی که متعهد به پیشرفت اقتصادی است، باید زمینه حمایتهای لازم را از کلیه جنبههای اقتصادی که هادی و حامی افزایش بسترهای کارآفرینی هستند از جمله کاهش مالیاتها، دسترسی به نیروی کار، کاهش هزینههای نیروی انسانی (غیر حقوقبگیر)، روانسازی مقررات و آسانسازی کسب و کار را فراهم کند. سیاستها باید راهگشای گسترش سرمایهگذاریهای مخاطرهآمیز و باعث ایجاد انگیزه افراد برای سرمایهگذاری بهینه در مراحل نخست هر گونه کسب و کاری باشد.
فلاحتی بیان میکند: بهرغم موانع بسیار جدی که دولت برای کارآفرینی در پیش روی دارد ولی ضرورت پرداختن به موضوع کارآفرینی و احیای کارآفرینی در مؤسسات دولتی نتایج مطلوبی به همراه خواهد داشت. تعیین سیاستها، اهداف، روشها و الگوهای مناسب و اجرای برنامههای حمایتی و تشویقی میتواند مهمترین وظایف محوری دولت در زمینه توسعه کارآفرینی باشد.
مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی یزد خاطرنشان میکند: سیاستهای دولتها در یک تحول سه مرحلهای از حمایت از کسب و کارهای کوچک به حمایت از توسعه نوآوری و سپس به توسعه کارآفرینی تغییر مییابد. به طور کلی این اقدامات باید با دو جهتگیری کلی «حذف و کاهش محدودیتها و موانع کارآفرینی» و «ترغیب و تشویق کارآفرینی» صورت گیرد.
چالشهای پیش روی توسعه کارآفرینی
نگین براتی مدیر کارآفرینی و اشتغال اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان مرکزی در این باره به «ایران» میگوید: قوانین زائد و بوروکراسیهای اداری از چالشهای پیشروی توسعه کارآفرینی در استان است که میتواند انگیزه کارآفرینی را از بین ببرد.
وی بر این اساس، بر لزوم اصلاح و بازنگری برخی قوانین و مقررات مربوطه و کاهش صدور مجوزهای کسب و کار تأکید میکند.
براتی میگوید: تأمین منابع مالی برای راهاندازی کسبوکار، حمایت از اجرای ایدههای نوآورانه، کاهش ریسک فعالیتهای کارآفرینی، رفع موانع بوروکراسیهای اداری و بهبود محیط کسبوکار از جمله راهکارهای مؤثر برای آغاز فعالیتهای کارآفرینی و حمایت از ایدههای کارآفرینان به شمار میرود. تخصیص نادرست نیروها، فعالیت نامنظم، رکود و ایستایی، عدم توجه به نیاز مشتری، رقابت و تحریمهای بینالمللی ناعادلانه از دیگر عوامل و موانع پیشرفت کارآفرینی است.
اصلاح قانون کار، راهی برای حمایت از کارآفرینان
صادق صفربیگی رئیس کانون کارآفرینان استان ایلام درباره موانع کارآفرینی به «ایران» میگوید: موانع کارآفرینی در ایران متأسفانه بسیار زیاد بوده و گاهی باعث دلسرد شدن کارآفرینان از ادامه فعالیت میشود؛ از جمله این موارد میتوان به مهمترین آنها یعنی قانون مالیاتهای مستقیم، بیمه تأمین اجتماعی، قانون کار و نظام تعیین دستمزد اشاره کرد.
وی علاوه بر این موارد، به عدم تأمین سرمایه لازم توسط بانکهای کشور و گران بودن نرخ سود بانکی در ایران برای کارآفرینان اشاره میکند.
صفربیگی مهمترین اقداماتی که دولت میتواند برای حل این مشکلات انجام دهد اصلاح قانون کار میداند به طوری که منافع کارآفرینان با کارفرمایان در این قانون حفظ شود تا کارآفرینان بتوانند با فراغبال و خاطری آسوده به کار تولید و ارائه خدمات بپردازند.
وی میگوید: واقعیت این است که کارآفرینی در ایران با وجود قانون کاری که به هیچ یک از منافع کارآفرینان و کارفرمایان توجه ندارد مثل یک شوخی بیش نیست.
صفربیگی معتقد است: البته در اینکه به قانون مالیات و تأمین اجتماعی و اداره کار و قوانین مشابه آن اشاره میشود، منظور این نیست که کارآفرینان یا کارفرمایان از زیر بار مالیات یا بیمه تأمین اجتماعی شانه خالی کنند بلکه منظور این است که نظام شناسایی درآمدها و هزینههای کارفرمایان قانونمند شده به طوری که کارآفرین براحتی و با اشتیاق نسبت به پرداخت بیمه و مالیات اقدام کند.
رئیس کانون کارآفرینان استان ایلام در این باره تأکید میکند: در کوتاه مدت دولت میتواند با ارائه یارانه مستقیم به کارآفرینان و کارفرمایان از فشار این هزینهها به آنها بکاهد و باعث رونق تولید و ایجاد اشتغال در کشور شود.
صفربیگی خاطرنشان میکند: پیشنهاد اینجانب بهعنوان یک کارآفرین این است که به جای ارائه معافیتهای مالیاتی و بیمهای، دولت این یارانه را مستقیماً به حساب کارفرما یا کارآفرین واریز کند و در عوض نسبت به حذف معافیتهای مختلف اقدام کند.
وی میافزاید: شیوههای نوین ایجاد اشتغال و کارآفرینی در دنیا بسرعت در حال تغییر و گسترش است اما قانون کار بهدلیل فرسودگی و عدم تطابق با شیوههای نوین کارآفرینی و ایجاد اشتغال نمیتواند پاسخگوی نیازهای جامعه کارگران، کارفرمایان، تولیدکنندگان و کارآفرینان باشد؛ پیشنهاد میشود در کوتاهترین مدت نسبت به اصلاح قانون کار به نحوی که حقوق کارگران و کارفرمایان در آن لحاظ شده باشد اقدام شود و این قانون بهصورت سالانه بازنگری و الحاقیههای مورد نیاز به آن اضافه شود.
صفربیگی تصریح میکند: نکته مهم در کارآفرینی توجه به آموزش صحیح و روی آوردن به فناوری اطلاعات و ارتباطات و تدوین قوانینی برای نظاممند کردن کارآفرینی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات است؛ در حال حاضر دنیا با شناختن نیازهای ضروری مردم و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات باعث ایجاد ارزش افزوده و ثروت برای کشورهای خود شده و اشتغالهایی با هزینههای بسیار پایینتر از صنایع مختلف ایجاد شدهاند. انتظار میرود سیاستگذاران با تمرکز بر فناوری اطلاعات، ارتباطات و گسترش این صنعت که میتواند پایه و اساس دیگر صنایع برای پیشرفت قرار گیرد باعث ایجاد اشتغال برای کشور و سرعت بخشیدن به توسعه کارآفرینی در کشور شوند.
دیدگاهتان را بنویسید